دلتنگیای خوشمل بانودلتنگیای خوشمل بانو، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 23 روز سن داره
خوشمل بانوخوشمل بانو، تا این لحظه: 35 سال و 6 ماه و 1 روز سن داره

عزیزانم پس کی می یاین بی صبرانه منتظرتونم

بالاخره وبم آزاد شد

خدایاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا شکرت  که صدای گریمو شنیدی  ودل مدیریت رو به رحم آوردی تا وبمو آزاد کنه  واز مدیریت هم تشکر می کنم که وبمو آزاد کرد  چون واقعا بی گناه بودم    ...
5 مرداد 1393

هشدار به بعضی از آدما

دوستان گرامی  لطفا من وکیل و صی نخواستم  خودم بلدم از حق خودم دفاع کنم فقط یکبار دیگه ببینم  به دوست من فحش دادین یا نفرین کردین خودتون می دونیدا  من از کسی نخواستم که از طرفم حرف بزنه یا فحش بده  خودم بلدم نیازی نیست که احساس همدردی کنید اونم از این مدلی ها  گفته باشمممممممممممممممممممم  افتاد  ...
17 خرداد 1393

تو رو خدا کمکم کنید دارم دیوونه می شم

سلام به دوستای عزیزم  امیدوارم حالتون خوب باشه  من سئوالمو چندین بار از پرسش وپاسخ پرسیدم ولی نمی دونم چرا تایید نمی شه  بنابراین در وبم این سئوال رو می پرسم و از تون می خوام که بهم کمک کنید ممنون وامــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا سئوالـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم: من بدجوری به یکی از دوستای نی نی وبلاگیم وابسته شدم  و روند زندگیم تغییری ایجاد شده بود که دیگه نوشته هام رنگ وبوی ناامیدی نمی داد  .انگیزه برای زندگی پیدا کرده بودم  وحتی دیگه احساس تنهایی نمی کردم حتی نویسنده وبلاگ از مامانی تنها به مامان هدیه تغییر داده بودم  اما بنا به یسری دلایل شخصی مجب...
14 خرداد 1393

نماز باغ

چه خدا نزدیک است لب درگاه عبودیت توست به کناری بزن این پرده حجب همنوا شو ، تو بازمزمه سبز حیات به زلالیت  چشمان بهاری که گریست او همین نزدیکی ست عطر او در تن باغ  نور او در مهتاب به نم آه و هماوایی دست تاری پنجره بگرفته نگاهش کردم   چه خدا نزدیک است لب درگاه عبودیت توست به کناری بزن این پرده حجب همنوا شو ، تو بازمزمه سبز حیات به زلالیت  چشمان بهاری که گریست او همین نزدیکی ست عطر او در تن باغ  نور او در مهتاب به نم آه و هماوایی دست تاری پنجره بگرفته نگاهش کردم باغ آرام و هوایی دلچسب ذهن نمناک درخت بوی باران می د...
9 خرداد 1393