دلتنگیای خوشمل بانودلتنگیای خوشمل بانو، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 25 روز سن داره
خوشمل بانوخوشمل بانو، تا این لحظه: 35 سال و 6 ماه و 3 روز سن داره

عزیزانم پس کی می یاین بی صبرانه منتظرتونم

دلم خیلی گرفته

سلام به میوه عمرم اون بالا بالا ها بهت خوش می گذره امروز روز مادره و دلم مامانی هم حسابی گرفته نمی دونم چم شده اصلا حوصله هیچ کاری رو ندارم 6 اردیبهشت قراره پری خانم بیاد وشایدم به خاطر اونه  من اینقدر حال ندارم که حد نداره اصلا دل ودماغ هیچ کاری رو ندارم  قربونت برم دلم برای مامان بزرگت تنگ شده و دیروز اشکم در اومد وگریه کردم عزیز مامان اون بالایی سلام مامانی رو به مامان بزرگت برسون ...
31 فروردين 1393

تبریک روز مادر

مادر، ای مظهر رحمت خدا، ای سراسر مهربانی، ای از محبّت لبریز، تو را می ستایم و عزیز می دارم. تو را قدر می نهم و بزرگ می شمرم که تو راهی به سوی بهشتی. رضای خدا را از رضای تو می جویم و از خشم تو که خشم خداست دوری می کنم. مادر، ای خورشید مهربان زندگی ام، دستان مهربان و خسته ات را می بوسم و تو را شکر می گویم و در حسرت سپاس یک لحظه از سختی هایی که برایم تحمل کردی، همیشه می مانم.   ...
29 فروردين 1393

براش دعا کنید دوستای گلم

سلاممممممممممممممممم به دوستای گلم  امیدوارم روز خوبی داشته باشین  میشه برای پدر دوستم دعا کنید حالش اصلا خوب نیست  تو رو خدا براش دعا کنید  قربون همتون بشم  ...
29 فروردين 1393

بهترین SMS که در تبریک سال نو بهم دادن

فروغی چه زیبا می گفت : اگر یاد کسی هستیم این هنر اوست نه هنر ما.....! چقدر زیباست کسی را دوست بداریم نه برای نیاز نه از روی اجبار ونه از روی تنهایی فقط برای اینکه ارزشش را دارد خوشبختی برسه ستون استوار است فراموش کردن تلخی های دیروز امیدواری به فرصت های فردا نه بهار با هیچ اردیبهشتی نه تابستان با هیچ شهریوری ونه پاییز با هیچ مهری به اندازه ی زمستان به مذاقمان خوش نمی آید چون زمستان اسفندی دارد که تمام بدی های یک سال را با خانه تکانی دوووووووووود می کند واپسین ساعتهای ماه آخر سال برروزتان خوش سال نو مبارک ...
25 فروردين 1393

سفرنامه نوروز 93

سلام به عزیزم ، نفسم، میوه ی عمرم امیدوارم این سال جدید یکی از سال هایی باشه برای به پایان رسیدن چشم انتظاری مامانی و بابایی هم بیاد انشالله . عزیز مامان می خوام برات از سال جدید بگم . از جاهایی که با تک خاله ای و پدربزرگت رفتیم و یه جورایی تعطیلات نوروز رو سپری کردیم. نمی خوام بگم بهم خوش گذشت چون در ظاهر بهم خوش گذشت اما از درون نه ، برام هیچ جذابیتی نداشت. عزیز مامان قرار شد خونه گرفتن مجردی رو تویه فامیل علنی کنیم . چون مامانی با تک خاله ای تصمیم گرفتیم که پدربزرگت یه چندروزی بیاد تهران و باهم باشیم . وقتی پدربزرگت می یاد تهران همه می فهمند که ما خونه داریم و خوابگاه دانشجویی نیستیم . به پدربزرگت گفتیم وبا اومدنش به تهران کلی هم استقب...
24 فروردين 1393

سومین نامه به همسری عزیزم

سلام به گلم ، به نفسم، به عشقم واژه ای جز این در ذهن ندارم که نثارت کنم. سلام می کنم به کسی که 4 سال چشم انتظاری اش را می کشم واین چشم انتظاری آخر یک روز مرا از پا در می آورد. عزیزم کی می آیی دیگر طاقت دوریت را ندارم وانتظار مرا خسته کرده است. دلم نمی خواهد شکوه و شکایت کنم اما زبانم جزء شکوه وشکایت وگله چیز دیگری باز نمی شود. انتظار من دقیقا شده مثل انتظار زلیخا برای عشقش که یوسف نام داشت اما من نام تو را هم نمی دانم عزیزم با حرف هایی دلم را خوش می کنم وبا نوشتن نامه برای عشق خیالی ام  مرحمی برای زخم های دیرینه ی دلتنگیم می گذارم. اصلا دلم نمی خواهد بگویم خسته شده ام اما این خستگی را با اعماق وجودم حس می کنم قربانت ...
17 فروردين 1393
1