دلتنگیای خوشمل بانودلتنگیای خوشمل بانو، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 25 روز سن داره
خوشمل بانوخوشمل بانو، تا این لحظه: 35 سال و 6 ماه و 3 روز سن داره

عزیزانم پس کی می یاین بی صبرانه منتظرتونم

من یار مهربانم

ســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلام به فنچول مامانی این روزا مامانی بد جوری رفته تو مود داستان تعریف کردن آخه فانتزیای مامانی بد جور قویه خب حالا بریم سراغ داستانمون یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود دخترک قصه ما تصمیم گرفته که مستقل باشه و یه جورایی با نبود خواهرش کنار بیاد و از همه مهمتر اینکه  حامی محکم برای بابای مهربونش باشه ( آخه بابای خوشمل بانو مریضه    ) یه روز دخترک قصه ما قرار شد با یه دوست مجازی بره بیرون و باهم آشنا شن و اگه خدا خواست بشن دوستای خوبی برای هم که روز قبلش به دخترک قصه ما خبر داد که نمی تونه بیاد و دخترک قصه ما هم تصمیم گرفت که ب...
28 ارديبهشت 1394

پارک دانشجو

سلام به فنچی مامان امیدوارم که حالت خوب باشه و اون بالا بالا ها بهت خوش بگذره خیلی وقته باهات حرف نزدم و دردودل نکردم شرمنده حالا با خودت فکر می کنی که چه مامانی بی خیالم  و فراموشت کردم نه عزیزمممممممممممممممممممممم مگه میشه فراموشت کنم تو بخشی از وجودمی و با یادت نفس می کشم حالا می خوام برات قصه بگم یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود یه دختری بود که خودشو خوشمل بانو صدا می کرد . خوشمل بانو تک وتنها تو شهر به این بزرگی با خواهرش زندگی می کرد و همش یه جورایی وابسته به خواهرش بود ( البته به گفته خواهرش آویزون ) تا اینکه 6 سالی گذشت و خوشمل بانو بزرگ شد  و چم و خم تهرون رو یاد گرفت و تصمیم ...
17 ارديبهشت 1394

چهارمین نامه به همسری عزیزم

 سلام به عشقم سلام به نفسم ، سلامی به گرمی آفتاب و به روشنایی خورشید از اعماق وجودم سلام می کنم به کسی که قریب به 5 سال است که چشم انتظاریش را می کشم آری چشم انتظاری همراه و شریک لحظه های خوش زندگیم . می نویسم از دلتنگیام ، می نویسم برات از انتظارم که می دانم آمدنت خیلی دور نیست دلم می خواهد که دستان پر مهرت را در دستانم بگذارم و لحظه های آرامش را با تو تجربه کنم. دلم می خواهد آغوش گرمت را استشمام کنم دلم خیلی چیزها می خواهد و همچنان در حسرتشان می سوزم . قربانت شوم بی صبرانه منتظر مهر و محبتت هستم و می دانم تنها کسی هستی که مرا از تنهایی در می آوری . همسری عزیزم  دلم نگاه های عاشقانه ات را می خواهد . دلم گوش شنوای حرفهایم را...
12 ارديبهشت 1394

بهترین یادگاری که یک پدر به دختر گلش می دهد

سلام به فنچول مامانی امیدوارم اون بالاها بهت خوش بگذره و از اون بالاها هوای مامانی رو داشته باشی که قطعا هم داری بدون مامانی خیلی عاشقته و بی صبرانه منتظرته حالا می خوام از یه یادگاری برات بگم که بابابزرگت به مامانی داده . مامانی هم اون یادگاری رو با تمام وجودش نگهش داشته و حالا هم تصمیم گرفته که این یادگاری رو تو وبت به ثبت برسونه تا وقتی که اومدی و با چشمای خوشملت و لبای غنچه ایت خوندی بدونی که چقدر بابابزرگ فهمیده داشتی و داری . خب حالا بریم سراغ یادگاری که یک پدر می تونه به دختر گلش بده از صحبت دوستی به رنجم                  &n...
11 ارديبهشت 1394
1