پنجمین نامه به همسری عزیزم
سلام، سلام می کنم به عشقم که سالیان سال هستش که منتظرت هستم و نمی دونم خدا کی مجوزشو برام صادر می کنه تا بهت برسم اما می دونم دیر نیست و بالاخره خدا مجوزشو برام صادر می کنه وارد ششمین سال شدم که چشم انتظارم ، چشم انتظار کسی که نه اسمشو می دونم و نه تا حالا دیدمش اما می دونم می یای بالاخره می یای و منو می بری باخودت و باهات به معنای واقعی مزه خوشبختی رو می چشم و مثل بقیه منم یکی دوسم داره و یکی منو به خاطرخودم می خواد خیلی وقته برات نامه ننوشتم نکه فراموشت کنم مگه میشه فراموشت کنم اصلا تو کسی هستی که بشه فراموشت کرد مگه میشه عشق رو فراموش کرد و خیلی چیزای دیگه حتی حسم نسبت بهت کم نشد بلکه شعله ورم شد و آتشش بدجوری دلمو گرفته . کجایی کجا...
نویسنده :
هدیه
1:37