دلتنگیای خوشمل بانودلتنگیای خوشمل بانو، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 25 روز سن داره
خوشمل بانوخوشمل بانو، تا این لحظه: 35 سال و 6 ماه و 3 روز سن داره

عزیزانم پس کی می یاین بی صبرانه منتظرتونم

پنجمین نامه به همسری عزیزم

سلام، سلام می کنم به عشقم که سالیان سال هستش که منتظرت هستم و نمی دونم خدا کی مجوزشو برام صادر می کنه تا بهت برسم اما می دونم دیر نیست و بالاخره خدا مجوزشو برام صادر می کنه وارد ششمین سال شدم که چشم انتظارم ، چشم انتظار کسی که نه اسمشو می دونم و نه تا حالا دیدمش اما می دونم می یای بالاخره می یای و منو می بری باخودت و باهات به معنای واقعی مزه خوشبختی رو می چشم و مثل بقیه منم یکی دوسم داره و یکی منو به خاطرخودم می خواد خیلی وقته برات نامه ننوشتم نکه فراموشت کنم مگه میشه فراموشت کنم اصلا تو کسی هستی که بشه  فراموشت کرد مگه میشه عشق رو فراموش کرد و خیلی چیزای دیگه حتی حسم نسبت بهت کم نشد بلکه شعله ورم شد و آتشش بدجوری دلمو گرفته . کجایی کجا...
26 تير 1395

بدون عنوان

برای دوست داشتنت محتاج دیدنت نیستم... اگر چه نگاهت آرامم می کند محتاج سخن گفتن با تو نیستم... اگر چه صدایت دلم را می لرزاند محتاج شانه به شانه ات بودن نیستم... اگر چه برای تکیه کردن ، شانه ات محکم ترین و قابل اطمینان ترین است! دوست دارم ، نگاهت کنم ... صدایت را بشنوم...به تو تکیه کنم دوست دارم بدانی ، حتی اگر کنارم نباشی ... باز هم ، نگاهت می کنم ... صدایت را می شنوم ... به تو تکیه می کنم همیشه با منی ، و همیشه با تو هستم، هر جا که باشی!....
9 تير 1395
1