دلتنگیای خوشمل بانودلتنگیای خوشمل بانو، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 24 روز سن داره
خوشمل بانوخوشمل بانو، تا این لحظه: 35 سال و 6 ماه و 2 روز سن داره

عزیزانم پس کی می یاین بی صبرانه منتظرتونم

پنجمین نامه به همسری عزیزم

1395/4/26 1:37
نویسنده : هدیه
1,426 بازدید
اشتراک گذاری

سلام، سلام می کنم به عشقم که سالیان سال هستش که منتظرت هستم و نمی دونم خدا کی مجوزشو برام صادر می کنه تا بهت برسم اما می دونم دیر نیست و بالاخره خدا مجوزشو برام صادر می کنه وارد ششمین سال شدم که چشم انتظارم ، چشم انتظار کسی که نه اسمشو می دونم و نه تا حالا دیدمش اما می دونم می یای بالاخره می یای و منو می بری باخودت و باهات به معنای واقعی مزه خوشبختی رو می چشم و مثل بقیه منم یکی دوسم داره و یکی منو به خاطرخودم می خواد خیلی وقته برات نامه ننوشتم نکه فراموشت کنم مگه میشه فراموشت کنم اصلا تو کسی هستی که بشه  فراموشت کرد مگه میشه عشق رو فراموش کرد و خیلی چیزای دیگه حتی حسم نسبت بهت کم نشد بلکه شعله ورم شد و آتشش بدجوری دلمو گرفته . کجایی کجایی که بیایی دل آتیش زدمو التیام بدی کجایی بیای که مرهم زخمهای دل شکستم باشی نمی خوام بگم خسته شدم اما به معنای واقعی خسته شدم و دیگه طاقت خیلی چیزا رو ندارم چی میشه بیای بیای و منو با خودت ببری و بهم بگی عزیزم اومدم تا ببرمت و دیگه بسه این همه سختی و دلتنگی کشیدی دیگه بسه این همه تنهایی کشیدی اما چه فایده نمی یای که چشم به در خشک شد تا بیای انتظار خیلی سخته مخصوصا انتظار کسی که حتی نمی دونی چیه کیه چیکارس دیگه شرایطم سختر شده و تنهاییم بیشتر کاش می اومدی اما ناامید نیستم و بالاخره می یای و منم با تو معنی خوشبختی رو می چشم حتی با همه سختی ها و همش با خودم  میگم با تو سختی ها هم شیربن می شود وقتی تو در کنارمی آره خانمت حسابی شاعر شده نیومدی و شاعرش کردی حتما وقتی بیای با خودت می گی این دیگه چرا اینجوریه اما بدون از انتظار تو شدم شاعر و با کوله باری از محبت و عشق که از درونم سرازیر شده و سرگردانه و نمی دونم آخرش نصیب کدوم میشه از کوچلومون خواستم که خودش دعا کنه و از خدا بخواد که بیای و من حقیر رو از تنهایی در بیازی چون خدا به حرف کوچولوها خوب گوش می ده چون دلاشون صافه خداکنه که دیگه امسال بیای غمگین

اینقدر خوبی که فکرم همش هر جا که باشم با تو درگیره

دنیا تویه دستامه وقتی میشم تو چشات خیره تو این بی کسی قلبم ازت آرامش میگیره

اینقدر خوبی که حس میکنم تو رو هر جا کنارم میدونی بی تو به این زندگی حسی ندارم

عشقه من تو رو بیشتر از اونی که فکرشو میکنی دوست دارم , دوست دارم

زل که میزنی تویه چشمم آرومم میکنی عشقم تنها دلیله من تو هستی تویه این دنیا

وقتی که تو هستی کنارم انگار هیچ غمی ندارم پیشه من باش تا نباشم تنها

زل که میزنی تویه چشمم آرومم میکنی عشقم تنها دلیله من تو هستی تویه این دنیا

وقتی که تو هستی کنارم انگار هیچ غمی ندارم پیشه من باش تا نباشم تنها

اینقدر چشمات پر از احساسه که دلم میمیره واسه یک لحظه دیدنه تو

دریا تویه چشمای تو خوابه ببین قلبم بیتابه واسه ی رسیدنه تو

زل که میزنی تویه چشمم آرومم میکنی عشقم تنها دلیله من تو هستی تویه این دنیا

وقتی که تو هستی کنارم انگار هیچ غمی ندارم پیشه من باش تا نباشم تنها

زل که میزنی تویه چشمم آرومم میکنی عشقم تنها دلیله من تو هستی تویه این دنیا

وقتی که تو هستی کنارم انگار هیچ غمی ندارم پیشه من باش تا نباشم تنها


پ ن :دوستان گرامی خواندن پست چهارمین تامه به همسری عزیزم خالی از لطف نیست

        دوستان گرامی خواندن پست سومین نامه به همسری عزیزم خالی از لطف نیست

        دوستان گرامی خواندن پست دومین نامه به همسری عزیزم خالی از لطف نیست

       دوستان گرامی خواندن پست اولین نامه به همسری عزیزم خالی از لطف نیست

پسندها (6)

نظرات (6)

افسانه
1 مرداد 95 22:10
عزیزم امیدوارم عشقی روتجربه کنی که تموم تلخی های زندگیت ازیادت بره
هدیه
پاسخ
خیلی خوش آمدین به کلبه درویشی من دوستم و ممنونم از لطف و محبتتون و از دعای خیرتون ان شالله هرچی خیره همون برای همه رقم بخوره
مامان راضیه
1 مرداد 95 23:51
سلام هدبه جان.....پستت را که خوندم با خودم فقط زمزمه کردم امان از قسمت...اینکه کی نصیل کی بشه فقط خواست خداست و بس....دو نفر با کلی تضاد یهو بشن هم خونه....واقعا امان از قسمت...انشالا روی پیشونیت اسم هرکی نوشته شده فقط سفید باشه و سفید....
هدیه
پاسخ
سلام مامان راضیه عزیز واقعا همینطوره و اصلا مشخص نیست کی قسمت آدم میشه و خدا خودش برامون رقم می زنه و ان شالله هرچی خیره همون برامون رقم بخوره
کیمیا
6 مرداد 95 10:50
عزیزمچه شعر قشنگی هدیه جان
هدیه
پاسخ
ممنون عزیزم و خوشحالم که خوشتون اومده و مرسی که بهمون سرمی زنید و فدای لطف و محبتتون
مامان اکرم
29 شهریور 95 9:41
سلام دوست جونم هیچ وقت نا امید نشو... خدا هست و همه چیز میبینه توکل به خودش کن برات بهترینها رو آرزو میکنم. به حرفهای این خانمهایی که گفتن ازدواج چیه نمیدونم چند وقت بیشتر خوش نیستی و ... شما با این احساسات قشنگت و این علاقه بسیار خیلی میتونی زندگی عالی و قشنگی داشته باشی شک نکن. شما لایق بهترینها هستی از خدا بهترینشو بخواه. انشاءالله خوشبخت بشی عزیزم
هدیه
پاسخ
سلام نازنینم ممنون از دلداریتون منکه همه چیزمو سپردم به خودش و می دونم هیچ وقت بد بنده هاشو نمی خواست بازم توکل به خودش می کنم و از درگاهش هیچ وقت نا امید نمی شم و مرسی از دعای خیرتون خدا هم کوچولوی نازتون رو براتون حفظش کنه بازم ممنون که بهم سرزدید
مهزاد مامان عرفان
30 مهر 95 14:53
سلام عزیزم خیلی خوشحال هستم که دوباره میبینمت اما با موبایل وارد میشم و کار خیلی سخته بهرحال انشاءالله عشق زیبایت در راهه بزودی میرسه. می بوسمت👏👏👏👏👏👏👏👏
هدیه
پاسخ
به به سلام خانم گل از این ورا پسرگلت چطوره خوبه منم خوشحال شدم که پیامتو دیدم مرسی از دعای خیرتون ان شالله هر چی خیره برای همه اتفاق بیفته پسرگلت رو از طرف من ببوس
مامان
8 آبان 95 8:31
سلام وبتون خیلی جالب بود ... نه نی نی داره نه بابا یه دل پر انتظار داره مث همه ی دخترای مجرد و مث همه ی مجردیهای خانمهای متاهل... هنوز سنی نداری عزیزم . میاد بالاخره . نگران نباش . خوشبخت بشید ان شاالله . از خداوند مهربان بخواهید
هدیه
پاسخ
سلام عزیز خیلی خوش آمدین به کلبه درویشی من دوستم بله هنوز سنی ندارم و هرچی خدا بخواد همون میشه اگه خودش لایقم بدونه مجوزشو برام صادر می کنه