دومین نامه به همسری عزیزم
سلام به همسری عزیزم
سلامی که با اعماق وجودم نثارت می کنم وخوب می دانم که یک روزی خواهی آمد ولبخند برلبانت
مرا از چشم انتظاری نجات می دهی همسری عزیزم دلم برایت تنگ شده است وبی صبرانه منتظرت
هستم
وخیلی دلم می خواهد که درکنارم باشی وسرم را برروی شانه های مردانه ات بگذارم
تا آرامش حقیقی را تجربه کنم .
می دانم که تو با بقیه فرق داری وخوب می دانم که تو مهربانتر از دیگران هستی
ومرا به خاطر عشقی که نسبت به تو دارم دوست می داری
وبرای احساس پاک من که در کنار تو معنا پیدا می کند
با آغوش گرم خود پاسخ می دهی
با آغوشی که سرشار از محبت وعشقی است که درتمام وجودت جاری هست
همسری عزیزم خوب می دانم با تو به معنای واقعی عشق به خدا می رسم
دلم می خواهد برای تو همسری مهربان وصبور باشم هیچ دلم نمی خواهد
که بگویم خسته شده ام چون به آمدن تو امید دارم واین امید داشتن مرا
برای زندگی کردن با تو مصمم می کند .
با آمدن تو معنای واقعی کلمه ی خانواده را می فهمم .
همسری عزیز دلم خیلی چیزها می خواهد
دلم می خواهد درکنار تو باشم ومعنای واقعی عشق را تجربه کنم
دلم می خواهد گرمای دستان مهربانت را با تمام لحظه لحظه های وجودم حس کنم
همسری عزیزم خوب می دانم با آمدن تو لحظه های زندگی ام سرشار از محبت و مهربانی
می شود می دانم با آمدنت به من آرامش می دهی .
وبه گونه ای با من رفتار می کنی که دیگران با من اینگونه نیستند
رفتارهای مهربانی و سرشار از محبت که من
عاشششششششششششششششششق
این رفتارهایت هستم
وبی صبرانه منتظرش خواهم بود تا اعماق وجودم استشمامش کند
به امید لحظه های با تو بودن
خیلی خیلی دوست دارم
وعاشقانه به انتظارتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
می شینم
واین گلم تقدیم به شمااااااااااااااااااا