دلتنگیای خوشمل بانودلتنگیای خوشمل بانو، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 20 روز سن داره
خوشمل بانوخوشمل بانو، تا این لحظه: 35 سال و 5 ماه و 29 روز سن داره

عزیزانم پس کی می یاین بی صبرانه منتظرتونم

برام دعا کنید

1392/4/27 12:05
نویسنده : هدیه
544 بازدید
اشتراک گذاری

گریهمامانای عزیز برام دعا کنید

سلام عزیز مامان می خوام یه ماجرایی رو برات تعریف کنم

ماجرایی که مامانی رو از پادر آورد

ماجرایی که مامانی رو پوست کلفت کرد که دربرابر سختی ها فقط بگه راضیم به رضای خدا

ماجرا از اون زمان شروع میشه که مامانی تو سینه ش با دستش یه توده ای رو احساس کرد و یه خانم دکتر

هست که سایت آنلاین داره ودکتر کوچولوها ست وسئوالمو ازش پرسیدم و بهم گفت که بیا معاینت کنم و

منم رفت و بعد از معاینه برای مامانی سونو نوشت و انجامش دادم و متوجه شدم که تو سینه سمت راستم

4 یا 5 تایی توده خوش خیم داره وسینه سمت چپم هم یه دونه داره و حالم گرفت و بغض کردم وبعد فشاری

که برام اومد فقط گفتم راضیم به رضای خدا و اونقدر مامانی نگران بود تا یه هفته نتونست تحمل کنه

وسریع رفت مطبش و سونو رو به خانم دکتر نشون داد و دکتر گفت که کیسته و فقط باید تحت نظر 

باشی و برای مامانی ویتامین سی و ویتامین ای نوشت و دوماه دیگه بیا دوباره برات سونو بنویسم ودکتر

جراح هم تو رو ببینه

عزیز مامان چه بلاهایی که سرمامانت نیومده  مامانی 24 سال بیشتر نداره ببین چقدر غمگینو گرفتس

براش دعا کن عزیزم

از مامانای عزیز وبلاگی می خوام که برام دعا کنید که مشکلی برام پیش نیاد

آخه من کلی آرزو دارم دلم می خواد بابای نی نیم بیاد

خود نی نیم بیاد بغلش کنم و با لبای قشنگش بهم بگه مامان

پسندها (1)

نظرات (15)

سودابه
27 تیر 92 13:39
ایشالا که چیزی نیست عزیزم توکلت به خدا باشه


چشب ممنون که بهم سرزدی
ماماطهورا
27 تیر 92 14:16
سلام قربونت برم نگران نباش حل ميشه فقط داروهايي كه دكترت بهت ميده رو سرموقع مصرف كن منم برات دعا ميكنم كه انشالله زودي خوب شي عزيزم


چشب چون خانم دکتر می گه حتما
ممنون که برام دعا می کنی عزیزم
مامان عبدالرحمن واویس
27 تیر 92 16:38
دوست عزیزم باخوندن این پست خیلی ناراحت شدم انشاالله که چیز مهمی نیست وزودخوب میشی
عزیزم همونطوری که گفتی جزهای8-12روواسه دورسوم به نامتون ثبت کردم


ممنون عزیزم
rasta
27 تیر 92 22:54
سلام هدیه جونم
نبینم ناراحتیت رو عزیزه دلم
خوشگل خانوم من فکر میکنم که چون بی تجربه هستی در این مورد انقدر بیخودی نگران شدی
اکثر دخترا کیست رو دارن ....
اگه خوشخیم باشه مشکلی نداره ...با دارو رفع میشه
منم ۱۴ یا ۱۵ سالم بود توی جفت تخمدان هام کیستهای متعدد و ریز داشتم که سونو گفت سری برو دکتر
دکتره میگفت اگه درمان نکنی نمیتونی حامله بشی....
کلی هم قرص هورمنی داد
خوردم تمام صورت و بدنم ریخت بیرون که دیگه ادامه ندادم
تا ۱ سال پیش همش خود به خود برطرف شد
نگران نباش خانومی


به به ببین کی اومده خواهر گلم
ممنون که بهم سرزدی عزیزم
منم تو تخمدانام کیست داشتم و خوردن قرص های هورمونی این بلا رو سرم آورده
ممنون از دلداریت گل من
مامان امیرعلی گلی
28 تیر 92 23:02
نگران نباش گلم انشالله که چیز خاصی نیست تو این ماهه عزیز برات صلوات نذر میکنم تا مشکلی برات پیش نیاد


مرسسسسسسسسسسسسسسسی گلم شما لطف دارید
مامان عبدالرحمن واویس
28 تیر 92 23:37
سلام عزیزم دوردوم ختم وبلاگی فرداشروع میشه وتا 19ماه مبارک وقت دارین تمومش کنید
وروز20ماه مبارک ختم گرفته میشه
لطفا بعدازخوندن جزبلافاصله خبرشوبهم بدین
منتظرتونم


چشششششششششششششششب عزیزم
الناز سیندرلا
28 تیر 92 23:47
عزیزم الهی فداتشم غصه نخور همه ی این مشکلات حل شدنی هستند
این ماه بی شک ماه اسستجابت دعاهاست
برایت سلامتی رو ارزو دارم خواهرم امیدوارم هرچه زودتر خوب خوب خوب شی خانمی
یاعلی


مرسسسسسسسسسسسسسی گلم
zbagheri
30 تیر 92 1:59
عزیزم نگران نباش خدا خیلی مهربونه شکی نداشته باش توبدترین لحظات بهترینهارو به ادم میده


ممنون که بهم سرزدی عزیزم
الناز
30 تیر 92 14:58
النازم هدیه جان


شناختم گل من
ماماطهورا
30 تیر 92 17:15
هديه جون چرا نيستي نگرانتم بيا يه خبري از خودت بده


ممنون عزیزم که به فکرم هستی نتم یکمی مشکل داشت
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
31 تیر 92 12:01
وااااای

دوست جونی ... منو ببخش که دیر اومدم پیشت...

نبینم مریض باشی ...نبینم غمگین باشی...

اما خوشحالم که خودت اینقدر ماششششالا عاقل و خانووومی که جز توکل به خدا، چیز دیگه ای به ذهنت نمیرسه ...

خییییلی مراقب خودت باش بانو...

ممنون
عزیزم
چشب مراقب خودم هستم برام دعا کن گل من
مامان مهساجون ومعین جون
11 مرداد 92 16:14
سلام هدیه جون نبینم مریضی و نبینم غمت رو این مسائل کوچولو برای بیشتر مردم پیش میاد نگران نباش خوشکل خانم
تو اینقده خوبی که من مطمئنم خدا همیشه مراقبته و دوست دارم و بهترین آرزوها رو برات رقم میزنه(ایشاله)


ایشالللللللللللللللله
ممنون از دلداریت
بابایی محمدمهدی
12 مرداد 92 1:28
سلام.انشاالله که به خیره.واستون دعا می کنیم خاله جون


سلام به به چه عجب
دست داداشی ما درد نکنه که می خواد برای خالش دعا کنه
مریم
25 مرداد 92 23:41
انشالله که چیزی نیست خدایه مهربون خودش کمک تون بکنه
راستی خواسته بودید بهتون سربزنیم ماهم سر زدیم


انشالله
مرسی که بهم سرزدی عزیزم
بازم بیا خوشحال می شم
ناهید مامان فاطمه گلی ومحمدرضا
31 مرداد 92 17:21
عریزم من الان که این پست رو دیدم تقریبآ یک ماه پیش بوده حالتون چطوره خوب شدید
انشالله که چیزی نیست خوب میشید گلم نگران نباشید


ممنون انشالله برام دعا کن عزیزم