دلتنگیای خوشمل بانودلتنگیای خوشمل بانو، تا این لحظه: 11 سال و 28 روز سن داره
خوشمل بانوخوشمل بانو، تا این لحظه: 35 سال و 5 ماه و 6 روز سن داره

عزیزانم پس کی می یاین بی صبرانه منتظرتونم

داستان بچگی مامانی تنها 4

1392/12/21 22:17
نویسنده : هدیه
546 بازدید
اشتراک گذاری

داستان ازاین قرار بود که بالاخره بابای من اجازه رفتن به مدرسه را به طور رسمی صادر کرد 

ومنم با کلی خوشحالی و از همه بیشتر مادرم خوشحال شد ( آخه معلموم وقتی می دید که من هیچی 

ندارم بهم مثل بدبخت بی چاره ها یه برگه آچار و مداد بهم می داد تا منم مثل بقیه بنویسم ناراحت)

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

فریبا
17 اسفند 92 14:02
سلام خانومی خوبی؟داستانتو خوندم.در نوشتن جزییات خوب واردی هاامیدوارم سال جدیدی که در پیش داری آغاز روزهایی باشه که در انتظارشون هستی و آرزو داری انشاالله
هدیه
پاسخ
سلام عزیز دلمممممممممممممممم خب اینم یه استعداده که خدا بهم داده قربونت برم ممنون از دعای قشنگت