دلتنگیای خوشمل بانودلتنگیای خوشمل بانو، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 26 روز سن داره
خوشمل بانوخوشمل بانو، تا این لحظه: 35 سال و 6 ماه و 4 روز سن داره

عزیزانم پس کی می یاین بی صبرانه منتظرتونم

سفرنامه مامانی 5

1392/4/24 12:39
نویسنده : هدیه
472 بازدید
اشتراک گذاری

حالا ادامه داستان

بعد از اینکه مامانی با بابابزرگت از سرخاک برگشتند یه دفعه با هم تصمیم گرفتن که  با هم برن باغی که

بابابزرگت خودش کاشته و باغ انگوره وفنقل مامان جات حسابی خالی بود مامانی با بابابزرگت یه خربزه با

خودشون بردن وشروع کردن به خوردن خربزه. مامانی تو دلش گفت : کاش نی نی نازم اینجا بود کلی برای

خودش بازی می کرد . اما مامانی تصمیم داره فعلا درسشو بخونه ومعدلشو بالا ببره وتصمیم هایی که قبلا

گرفته رو عملی کنه . عزیز مامان برای مامانی دعا کن که بتونه تموم تصمیم هاشو عملی کنه .

عزیز مامان دلم برات یه ذره شده  . دلم برای بابایی هم تنگ شده . عزیز مامان مواظب خودت باش

عزیز مامان نگران مامانی هم نباش مامانی می خواد قوی باشه و مسیر زندگیشو عوض کنه شاید

اینجوری برای هممون بهتره .برای مامانی ، برای بابایی ، برای فنچی مامان .

خوشمل مامان یه مامانی ضعیف نمی خواد وبابایی هم همسری ضعیف و پراحساس که همش

چشماش پراشکه از دست روزگار نمی خواد

پس پیش به سوی شاد بودن و تلاش کردن وقوی بودن دربرابر مشکلات زندگی

خوشمل مامان مامانی روز پنجشنبه 13/4/1392 به تهران برگشت و مشغول درس خوندن شدن

                                                                          پایان

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
31 تیر 92 12:08
آخخخخخخخخی...

عاشق ِ این قسمت از مطلبت شدم :

"""عزیز مامان نگران مامانی هم نباش مامانی می خواد قوی باشه و مسیر زندگیشو عوض کنه شاید اینجوری برای هممون بهتره .برای مامانی ، برای بابایی ، برای فنچی مامان .
خوشمل مامان یه مامانی ضعیف نمی خواد وبابایی هم همسری ضعیف و پراحساس که همش چشماش پراشکه از دست روزگار نمی خواد"""



واقعا پیش به سوی شاد بودن


آره پسسسسسسسسسسسس
پیش به سوی شاد بودن